سلام شبتون بخیر ۲۱ روز پیش ۲ شب بعد انجام آمینو سنتز که مشکوک به سندروم دان بود و الان جوابش اومد و اون شک الکی بود و بچه ام سالم بود دوشب بعد انجام آمینو سنتز تو دستشویی بهم فشار میاد و شکم درد میگیرم میرم بیمارستان قبلش دکتر گفته بود هرساعتی از شبانه روز بیای بیمارستان من میام من رفتم و ماما گفت ۱۱ شبه و زنگ نمیزنم دکتر من اصرار کردم و اون گفت باید معاینه کنم زنگ بزنم دکتر من جفتم پایین بود و بهش هم گفتم اما گفت مشکلی نداره و میگه برو بخواب معاینه کنم با دستگاهی که وارد بدنم میکنه میزنه به جفت و پاره میکنه و الکی میگه کیسه آبت پاره است و باید بری بالا زایشگاه رفتم بالا و مرحله سقط شروع شد ۲۰ ساعت درد کشیدم و بچه ام طبیعی اومد و جفت و کورتاژ کردن و با وجود اینا همه حالا میخوام از پری بعد خرداد اقدام کنم به بارداری میشه اینای که مثل من تجربه داشتن و باردار شدن بیان بگن تا دلگرمی بگیرم خواهرای من ببخشید ترو خدا زیاد شد اما خواستم کمکم کنین
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
ان شالله بحق پهلوی شکسته زهرا بحق طفل شیرخواره امام حسین این نی نی برات میمونه و سالم میاد بغلت آجی ...
فداتشم مرسی،انشالله خودتم زودتر کامت شیرین بشه ونی نی داربشی
همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
ان شالله خواهر هر موقعه دلت رضا بود منم دعا کن بعد اقدام خردادم باردارشم و بچه ام صحیح و سالم بیاد ب ...
انشالله
همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
خواهر نرو اصلا زیر بار نرو برو سونو ۴ بعدی نرو خودتو بدبخت نکن ان شالله بحق علی اصغر لیلا هیچ ...
ایشالله خدا بهت یک نی نی صالح و سالم بده وجبران کنه واست .منم پارسال نی نی م تو هفده هفته از دست دادم بعد شش ماه اقدام کردم البته من برای زایمانش سزارین شدم خیلی اذیت شدم