میدونی از چی میسوزم . رشته ام پرستاری اتاق عمل بود شاگرد درس خون مدرسه بودم ترم آخر از دست خونواده سمی بیماری اعصاب گرفتم و نرفتم سر کار و ازدواج کردم. الان به جای افسردگی تو خونه شوهر و کلفتی خودش و خونواداش الان باید تو اتاق عمل کار میکردم و همه دغدغه ام کارم بود . نه شوهرم و خونواده اش