شوهرم گفت دیگه نمیخوامت برو

من از شدت شوک و باور نکردن خنده ام میگیره

شک ندارم تو خانواده یا شهر به شدت مردسالار و بسته ای زندگی میکنن و اطلاعاتی از کلان شهرها و سبک زندگی برابر و دنیای مدرن ندارن

راستش من خودم تصمیم گرفتم که هیچوقت بچه دار نشم ولی من دلیل منطقی دارم واسه این تصمیمم، من الان ۳۹ سالمه ، تصمیم دارم بعد ۴۰ سال تازه به ازدواج فکر کنم خب تا من ازدواج کنم و بخوام بچه دار بشم سن من خیلی بالا میره و واسه بچه دار شدن دیر میشه...

ولی باورم نمیشه شما الان متاهل هستی از همسرت هم راضی هستی، جوان هم که هستی احتمالا، ولی باز هم به بچه دار شدن فکر نمیکنی!!! عجیبه واسم.

ای وای

خب این ماجرارو توی متن تاپیک کامل نگفته بودی

مشاور رفتن فکر بدی نیس ولی مدت طولانی صبر کردی و الان گفتی اونم لج کرده نزارید ب دعوا ختم شه. صبر کن باهاش صحبت کن نرم نرم قبول کنه. بگو منم دلم میخاد مادر شم بچه دار شیم زندگیمون قشنگ شه و فلان ولی فک کن بچه دار شیم جلوش دعوا کنیم بترسه غصه بخوره؟ بریم یکم تغییر کنیم هردوتامون و این چیزا ک خودت میدونی دیگه ببین قلقل شوهرتو هم خودت بهتر میدونی

من ۳۸ سالمه عزیزم

اکثر کاربرها منو میشناسن

عاشق همسرمم . خیلی خیلی دوسش دارم . بهترین شرایط مالی و زندگی رو هم دارم . اما خب بچه دوست ندارم

دو تا سگ و دو تا گربه دارم

و بچه دار شدن هیچ جای برنامه ها و الویت هام نبوده

قبل ازدواج هم به همسرم گفته بودم بچه نمیخوام . همسرمم بچه دوست نیست اصلا

خب الان قضیه یه کم فرق کرد

به نظرم دیگه باید یه جوری راضی اش کنی که بره پیش مشاور

یک سوال منم مجردم ولی هیچوقت نتونستم بگم تصمیم دارم فلان سن ازدواج کنم چون نمیدونم اون طرف قضیه موقعیتی پیدا میشه یا نه شما از کجا مطمئنین بعد چهل ازدواج میکنن البته واقعا برام این حرف عجیبه از دهن خانما از شما پرسیدم قصد کنجکاوی ندارم

البته اگه هم خودت هم همسرت بچه نمیخواین که مشکلی نیس قطعا

آره جفتمون از بچه بدمون میاد

من بیشتر 😷

راستش من در تمام این سالها همیشه خواستگار داشتم حالا نه اینکه بگم خیلی زیاد ولی معمولا داشتم واسه همین اعتماد به نفسم در این زمینه بالاست

از بودنش و داشتنش 🤭🤭🤭

نمیدونم. فقط میدونم ک تا آخر عمر نمیشه ک بچه نیاورد وقتی شوهر انقد منتظره☹️

ببین خودم یه پسر دارم شرایط زندگیم سخته ب بچه دوم نمیتونم فکر کنم ولی شوهرم عاشق دختره میگم اگ ب روزی خدا بهم دختر نده چی

بازم هردومون نظرمون اینه هرچی خدا صلاح میخاد انشالله سالم باشه ولی خب علاقه رو ک نمیشه فراموش کرد دوسدارم شوهرم ب آرزوش برسه

راستش منم دست بزن دیدم ب دهنی و فحش هایی ک یادش میوفته دلم میخاد فقط خودکشی کنم راحت شم ولی همیشگی نیست تا فضا متشنج نشه این چیزا نیس دو نفر باید رو رفتارشون کنترل داشته باشه ب دعوا نکشه وگرنه پشیمونی بعدش فایده نداره

با مشاور مشورت کن ب شوهرتم لگو اگ نمیای اول خودم تنهایی میرم چون میخام حتما رفتارام اصلاح شه و بچه دار شم

بزار فک کنه بیشتر از اون عاشق بچه ای و منتظری ک مادر شی چجوری بگم گولش بزن تا بیاد باهاش