2777
2789
عنوان

روز زن کلی کتک خوردم برای اولین بار

| مشاهده متن کامل بحث + 296679 بازدید | 1065 پست
رسیدیم خونه دیدم نه بازم قصد دعوا و کتک داره همش میگفت داد میزد که من برات چی کم گذاشتم اینجوری گفتی ...

اسی بخدا این بیماره خدایی نکرده بلایی سرخودش یا تو میاره برو خونه بابات به راحتی هم نیا

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

پس چطوز یه عالمه طلا داره وقتی دوماهه پول گوشت ندارن

خب ببین طلای عروس فرق داره چون رسمه و شرط خانواده ها من مثلا بابام زمین ارثی فروخته بود و کل پولشو داده بود طلا برای مادرم ولی به جز اون پولی نداشت بیکار بود

سلام محتاج یه دعای کوچیکی ازتون هستم دعاکنید برای مامانم و خواهر برادرم

معلومه که دارم نمیام برای خرید یک کیلو گوشت سرمایه زندگیم و بفروشم که

عزیزم اگه درست بشو هست برید مشاوره اگه ردیف میشه اگه نه باید جدابشی برای آینده

سلام محتاج یه دعای کوچیکی ازتون هستم دعاکنید برای مامانم و خواهر برادرم

ببین اسی جون شوهرت برای تو خرج کرده گیرش روی کیکی بوده که قرار بوده با خانوادش بخورهمن الان دنیا رو ...

اینو راست میگی شوهر خواهرم هم اینجوری

با خانواده خودش حال نمیکنه تو باطن که خواهرم مگه من میدونم ولی ظاهر رو حفظ میکننن

جدا بشم از کجا معلوم نفر بعدی چطوره؟ حداقل اینو دوسش دارم . حتی وقتی دعوام میکنیم ، بازم همینکه هست ...

نفر بعدی؟منظورتون از نفر بعدی چیه؟مگه تشکیل زندگی مشترک لباس عوض کردنه که نفر بعدی بلافاصله وجود داشته باشه؟

زندگی کردن با کسی که نمیتونه خودش رو کنترل کنه درحالی که دوستش دارید لطف کردن به خودتون نیست..

اگر کنکوری ای رو دیدید که نیاز به کمک داشت لطفاً منو تگ کنید...بچه های کنکوری میتونید درخواست بدید سوالی داشتید حتما راهنمایی میکنم

اون که وظیفش بوده لطفی نکرده این کیک هم چی میشد بخره ؟ مگه پول کیک چقدره ؟ ورشکست میشد؟ باوجود خواهش ...

کاش از روز زن فاطمی بودن و نجابت و خانمی حضرت زهرا رو یاد می گرفتیم.

به هیچ چیز دین و اسلام و معصوم اعتقاد نداریم جز مهریه و روز زن.

واقعا حالم از این تاپیک به هم خورد و دلم برا اون مرد بدبختی که باید هزار تا فلاکت برای یه کیک بکشه، اونم بعد اون همه خرج، سوخت

تازه عروسی دیدمت عکستو فکر کنم دیدم تو سایت گذاشتی ، لباس عروستو اینا گذاشته بودی .تو چشم رفتی یهو تو اون جشن خانوادگی .اونایی که میگن مگه تو دل مادرشوهره بودی مگه چی گفت منظور نداشت اون خوبم منظور داشت و شما استارتر وقتی مادرشوهرت اینو تو جمع داره میگه شوهرت منتظر بود پشتش در بیای حرفی بزنی بگی ما روز قبلش ایناکارو این کادو رو گرفتیم یه کیک کوچولو هم باهم خوردیم ولی حالا که شما اومدین به احترامتون باز یه جشن دیگه هم میگیریمو اونجا به شوهرت جلوشون میگفتی عزیزم کیک میخوای بخری یا نه میرفت میخرید .نباید اجازه بدی اول ازدواجت کسی حق دخالت در مورد ریز ترین جزئیات زندگیت داشته باشه این میشه شروع اختلافات دونفرتون .

بچه ها میگن فیکه آخه

خوش به حال اونایی که گیر همچین مردابی نیفتادن که باور نمیکنن .شوهر منم همه کار میکنه بعد میبینی سر ی چیز بیخود چنان جنجالی به پا میکنه بیا و ببین ...واقعا هستن همچین مردایی منم موردهای مشابه تجربه کردم

خلاصه اومد کلی التماس و غلط کردم و منو ببخش و اما واقعا هنوزم نبخشیدمش یاد اون صحنه ها میوفتم حالم ب ...

شوهرت خیلی دوست داره ولی اون لحظه کنترل خودش رو از دست داده و عصبی اینجوریه بقیه کاربر ها میگن تو تاپیک های قبلی ت هم عصبی شده خواهشا قبل اینکه همسرت پیش یه روانشناس یا مشاور کنترل خشم حالا هر چی که باعث کمتر عصبی شدن بشه بچه دار نشید چون پدر منم وقتی من ۵ سالم بود بخاطر مرضی ای که مدت گرفت مشکل عصاب گرفت و ۱۴ ساله که قرص مصرف میکنه و همیشه سر مسائل چه کوچیک چه بزرگ خونمون جنگه الان دو سه سالی بهرت ولی تمام دعوا های داد بی داد هاش دعواهاش با مامانم حتی بعضی وقتا زدنش (با اینکه مامانمو خیلی دوست داره احترام میزاره بهش ) تو ذهنمه حتی خودمو تو مسائل خیلی کوچیکی منو وقتی شاید فقط ۱۱ سالم و کمتر بوده منو زده چون کنترل ش از دست میداده بعدش مامانم میومد میگفت بابل خودش بیشتز ناراحته بعدش پشیمون میشه چه روزهایی که ظرف میشکنده همه اینا تو ذهنم بعد این همه سال مونده با اینکه بابام چند ساله که اروم تره و پیش نمیاد اون جوری بشه ولی من خیلی از بابام دورم اصلا وقتی میخوام باهاش حرف بزن هول میشم میترسم کلا نسبت به صداش حساسم وقتی بلند صدام میزنه کل بدنم میلرزه با اینکه بهم کلی محبت میکنه حتی وقتی عادی داره با مامانم بحث میکنه من میترسم دعوا بشه

و من الان شدم یه دختری با یه عالمه تروما میخواستم بگم اول شوهرت اروم بشه

ببخشید زیاد شدم یکم بعد سالها خودمو خالی کردم

روانشناس نه روانپزشک باید بره

نه خوب اول روانشناس بعد اگه جواب نداد روانپزشک

دارو های عصبی خیلی عوارض داره کلا آدمو بیخیال میکنه منو خواهرم چند ساله به پدرمون میگم به جای روانپزشک برو پیش روانشناس قبول نمیکنه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792