میفهمم چی میگی
خیلی سخته
بابای من جوونیاش اینطور بود و درست سرکار نمیرفت مامانم خیلی اذیت شد
مامانم میگه یه دعایی از کادرشوهرم گرفتم ، ریختم دور پشت بوم به چند روز نکشیده بابات همشونو فروخت و رفت دنبال کار
نمیدونم دعاش چی بوده ولی مامانم خیلی راضی بود