من خودم پسرم
قبلا که بیکار بودم میرفتم اسنپ کار میکردم
معمولا شب میرفتم
۸ شب تا ۲ نصف صبح حدودا
شاید الان بعضیا بگن حتما داره خود شیرینی میکنه
ولی همیشه هر وقت اون ساعت ها مسافر خانوم سوار میکردم ، میرسیدیم به مقصد بهش میگفتم منتظر میمونم هر وقت شما رفتین تو خونه حرکت میکنم
بخدا تا کلید رو نمینداخت نمیرفت تو آپارتمان منم نمیرفتم
اکثرا از این رفتارم خوشحال میشدن و تشکر میکردن
من تو این ۲۶ سالی که زندگی کردم سعی کردم باعث آزار کسی نشم
سعی کردم یه جوری رفتار کنم همه ازم راضی باشن
دوست دارم به همه احساس امنیت بدم
دوست دارم وقتی یه نفر منو میبینه احساس امنیت کنه
نمیدونم چرا
ولی بعضی وقتا حس میکنم مریضم...
یکی نیست بهم بگه آخه به تو چه ربطی داره وقتی اول صبح ساعت ۵ یه دختر داره تنها میره سرکار ، میری خودتو میندازی جلوش راه میری که اون پشت سرت بیاد نترسه