بچه ها من 28سالمه چهار ساله عروسی کردم بعد از اول اینا هی لجبازی کردن هی بدرفتاری و دخالت یه جورایی هنوز احساس غریبی میکنم و حور نمیشم باهاشون بعد همشون سن بالا هستن مادرشوهرم 76سالشه دختراش پنج تا هستن یکیش 39اینا یکی 45اینا یکیش 55 یکیش 59اینا یکیش 57 بعد من از روز اول نه تونستم اسمشون رو بگم چون از من بزرگترن نه تونستم آبجی و خواهر اینا صداشون کنم شوهرم میگه جاریات همه میگن عزیز تو هم بگو ولی نمیتونم عزیز تو دهنم نمیچرخه نمیدونم چی صداشون کنم اینم بگم دلم یه جورایی باهاشون صاف نمیشه اصلا اونم تاثیر داره و فقط بهشون میگم شما خوبی شما چطوری و این کلمه رو استفاده میکنم میخوام باهاشون ارتباط بگیرم
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
دلم یک خواب میخواهد به وسعت مرگ... 🤍خدایا شُکرِت🤍 همیشه بودی ، بازم بمون ، اگر ناشکریتو کردم بزار به حساب سادگی و تنهاییم و خستگیم ،وگرنه خودتم میدونی تا عمر دارم مدیونتم خدا 🫂🤍