زنگ بزن به پسره بگو من فکر میکنم ما زوج مناسبی برای هم هستیم.
دو حالت داره: یا قاطع میگه نه و من چنین فکری نسبت به شما نمیکنم و...
یا اگه تا الان بهت فکر نکرده بهت فکر میکنه و شاید بیاد خواستگاری
تا حالا ندیده بودم رو پسرای همسایه هم حساب کنن تا این حد برای خواستگاری عزیزم بیخیال متاهلی نریدن واسه کسی ماهم پشیمونیم ببین همش دغدغه استرس تازه اگر پایه گردش و مهمونی عروسی باهات نباشه افسردگی هم میگیری
حتما خوششون نیومد از توخب
یه جور طلبکاری انگار ملت وظیفه دارن تو رو بخوان عزیزم دوست داشتن که به زور نیست نیومدن که نیومدن فدای سرت خلاق هر چه لایق ما هم همسایه هام هیچکدوم نیومدن خواستگاری من باور کن رفتن یه عروس بد گیرشون اومد من ازدواج کردم خب خیلی تغییر چهره م شد بعدش منو میدیدن میگفتن کاش تو رو میگرفتیم و فلااان منم دوست داشتم عروس همسایه هامون شم اخه محله مون شکل یک روستا بود دوست نداشتم خارج بشم از اونجا که قسمت نشد
نمی دونم من از ملاک های اون پسر خبر ندارم .حتماشما هم ملاک های ازدواج خیلی از پسرهاهستی .ولی نمیشه گفت همه ی جور هستن .ما هم تو فامیل پسرای خوبی داشتیم .ولی موقع ازدواج جاهایی رفتن خواستگاری که اصلا من هنگ کردم .از این لحاظ که هم خانواده ی دختر رو میشناختم وهم خانواده ی پسر .واصلا فکر نمیکردم ذره ای علاقه بینشون باشه .در حالیکه خانواده ی پسر میگفتن خود پسرشون انتخابش این دختر بوده
