2777
2789

وقتی لباسهای لیلی رو میپوشم احساس میکنم تمام دکمهها و پیراهنهای سفت اینار رو در میارم احساس میکنم به خونه برگشتم..


گردا خطاب به لیلی:من نمیتونم تو رو برگردونم به اینار بودن. لیلی:اینار دیگه نیست. گردا: من میدونم من دلتنگ اینار هستم اما من در تمام این مدت تو رو دوست داشتم


من فقط میدونم که اینار وجود نداره. او یه خیال بود و من باید برای لیلی زندگی کنم


دکتر واینگر خطاب به لیلی:شما یک بیمار روانی نیستید چیزی که تجربه میکنید یک ناهنجاری بیولوژیک است،یک خطای طبیعت و ما باید آن را اصلاح کنیم



اگه من در این راه بمیرم، حداقل به عنوان کسی که واقعاً هستم، خواهم مرد من دیگه نمیتونم برگردم.


من وقتی به تو میگم که زن هستم دروغ نمیگم این عمیقترین حقیقتی است که در مورد خودم میدونم.


من میخواهم فقط یک زن باشم که بتواند در نور آفتاب راه برود و دیده شود. بدون اینکه کسی به او خیره شود یا سوال کند(:


گردا خطاب به لیلی:تو باید به کسی که هستی تبدیل میشدی. این کاری است که هنر میخواهد. این کاری است که طبیعت میخواهد


لیلی:وقتی کفشهای زنانه را میپوشم حس میکنم که پاهایم برای اولین بار در جای درست خودشون قرار گرفتن(:


وقتی لیلی هستم، میتونم نفس بکشم. من اونو به وضوح میبینم. اون همیشه اینجا بوده..


وقتی اون لباس حریر رو پوشیدم دیگه تظاهر نمیکردم. این من بودم!


من آرزو میکنم بتونم بدون ترس از عواقب خودم باشم


گردا خطاب به لیلی زمانی که جراحی تطبیق جنسیت لیلی ناموفق بود:من به باد گفتم که تو رو برگردونه... اما باد گفت که تو را به هرجایی که میخواستی برده..(:


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792