مادرم عاشقشونه.
الان چون بابابزرگم در حال مرگه خونه ما نمیان.
شوهر خالم مرتب شوخی های زشت باهام داره
بهم میگه پلنگ و یه سری حرف زشت.
دایی زندایی چاخان چندش و توزرد و ذات خرابن
بچه هاشون بچه میمون آن.
ولی سلام ندادم بهشون دوساله و اینا.
اونام فاصله گرفتن.