زنان در کشور ما خیلی جاها نیاز به اجازه همسر پیدا میکنند،اگر در بیمارستان با این مشکل برخوردیم که زن را بدون اجازه شوهر درمان یا ترخیص نکردند، چه کنیم.
دکتر احسان شمسیکوشکی - مشاور رییس کل سازمان نظام پزشکی در حوزه اخلاق پزشکی در گفتوگو با ایسنا
مادر مرهم دردهای کودکش است، علت بیتابیهایش را میشناسد و برای درمان این رنجها خود را به آب و آتش میزند، اما طبق قانون مجازات اسلامی بدون حضور پدر، رضایتش تاثیری در درمان جگرگوشهاش ندارد.
طبق ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی درمواردی که امکان اخذ رضایت از بیمار ممکن نباشد، باید از "ولی" او تحصیل برائت شود. تبصره دو این ماده هم میگوید "ولی" بیمار اعم از "ولی خاص" مانند پدر است
بنابراین طبق حکم قانون اگر کودکی نیاز به اقدام درمانی داشته باشد، تنها پدرش و بعد از آن ولی عام او میتوانند رضایت به درمان دهند و رضایت مادر در این زمینه تاثیری ندارد.
باید پرسید اگر مادری فرزندش را برای درمان به مراکز درمانی یا بیمارستان برد و پزشک از درمان کودک سرباز زد، چه کسی پاسخگوی آسیبها و عوارض احتمالی به کودک است؟
آیا نیاز نیست که قانونگذاران در این زمینه اصلاحی انجام دهند؟ به نظر میرسد با توجه به اینکه عمدتا کودکان توسط مادرشان نگهداری و مراقبت میشوند، قانونگذاران کشور باید برای حل این موضوع اقدامی عاجل انجام دهند تا هیچ کودکی آسیب نبیند.
درباره اینکه رضایت مادر در موارد الکتیو هم مورد قبول قرار گیرد، باید حقوقدانان و فقهای ما فکری کنند. عملا در اکثر موارد در فضای پزشکی رضایت مادر هم برای درمان کودک دریافت شده و کار درمانی انجام میشود، اما اگر کسی بخواهد بر اساس این برداشت از قانون که ولی کودک پدر و یا جد پدری است، دقیقا به مرّ قانون عمل کند، اقدام به درمان بر اساس رضایت مادر ممکن است قابل دفاع به نظر نرسد.
حال فرض کنید بگوییم همه باید بر اساس رضایت پدر اقدام درمانی را برای کودک انجام دهند، درحالیکه اغلب کودکان اکثراً توسط مادرشان درطول روز نگهداری میشوند و درصورت نیاز به مراکز درمانی میآیند؛
بنابراین فکر میکنم حقوقدانان و فقها و نهایتا قانونگذار باید فکری به حال این مساله کنند.
این بحث جنبههای حقوقی و فقهی دارد و متخصصان این حوزهها باید در این باره نظر دهند. زیرا با برداشت سختگیرانه از قانون فعلی، عملا پایبندی به این قانون امکانپذیر نخواهد بود و در صورتی که افراد بخواهند صرفا بر این اساس عمل کنند، ممکن است اتفاقات ناخوشایندی مانند اینکه کودکی به دلیل عدم حضور پدرش از درمان محروم شود، رخ دهد.
به عنوان مثال تصور کنید که کودکی نیاز به بخیه داشته باشد و وقتی او را به بیمارستان میبرند، بگویند پدرش باید برای رضایت بیاید. در حالیکه کودک نیاز به بخیه سریع دارد.
به هرحال این مساله باید مورد توجه قرار گیرد و باید این اشکال در برداشت از قانون را برطرف کنیم.
شمسیکوشکی با بیان اینکه عمدتا کسی که کودکان را برای انجام مداخلات درمانی مختلف به مراکز درمانی میبرد، مادر است، اظهار کرد: اگر در همه این موارد بخواهیم فرد را مجبور کنیم که پدرش را بیاورد، مردم را دچار مشکلات میکنیم.