کسی اینجا هست که اسم بچشو خدا خودش انتخاب کرده باشه

پسرمم مهراد بود ...تو اتاق هرکی گفت چی میزاری گفتم مهراد همسرم زنگ زد گفت اسم بچه چی شد زود بگو شارژ ندارم من تا گفتم‌گوشی خاموش شد بعد دور و بریام گفتن چرا گفتی محمد رضااا مگه نگفتی مهراد گفتم خواب چرا الانم گفتم مهراد ولی همه قسم خوردن گفتی محمد رضا اونم با لبخند و صدای قشنگ بعد همسرم اومد گفتم اسم بچه چی گذاشتی گفت خودت گفتی محمد رضا گریه کردم گفت برم تغیر بدم گفتم نه نمیخواد 

میدونی جالبیش کجاست اینجا همه بچه ها فوش میدن جز بچه های من اصلا فوش نمیدن یا حرف زشت خیلی دلسوزن و احترام میزارن گاهی رو اعصاب میرن با اذیت کردناشون ولی واقعا بهشون نگاه میکنم دلم یه جوری میشه با حرف زدنشون باهم دیگه مثلا دخترم پاش خورد به داداشش پسرم گریش گرفت گفت مامان ابجی زد گفتم هواسش نبود گفت چرا بود پام و زد درد میکنه یکم تکرار کزد گفتم خواب توهم برو بزنش دخترم گفت مامان چرا بهش یاد میدی من و بزنه مگه از عمد زدم پسرم گفت ابجی مامان برا من ساکت شم میگه وگرنه من دلم نمیاد تورو بزنم بغض کردم نشستم یواش گریه کردم که چقدر داداشم بابام مرد من و زد یه کاغذ امضا کنم 

پس کی انتخاب کرده من که اسمهایی که میخواستم اصلا اینا نبودن حتی فکرشم نمیکردم که

اینجا میگن مناسب نیست ...مخصوصا دو اسمه بده ..چه بدی داره میگن فرکانس بدی داره به فرکانس اعتقاد دارن به خدا نه ......ممنون عزیزم چشات و وجودت قشنگن

ای حانم خدا حفظش کنه بله خواهر شوهر من شله زرد درست میکرد بار دار بود گفت حضرت فاطمه اسم بچم و تو بزار در قابلمرو برداشتیم نوشته بود حسین هممون گریه کردیم شیرینی گرفتیم ولی هنوزم بغض مبکنم یادم میاد چقدددددر زیبا بود دور تا دورش محمد بود وسط بزرگ حسین نوشته بود گذاشت محمد حسین 

ممنون عزیزم خدا شمارم حفظ کنه ....نینی تو شکمت سالم به دنیا بیاد ایشالله قدمش پر برکت 

دقیقا وقتی فهمیدم پسره اسمش مهراد شد توی چند تا اسم دیکه مونده بودم ...شوهرم همراه بیمار بود بیرون گوشیشم هی زنگو پیام زایمان کرد چطوره و فلان نمیزنه به شارژ میره برا شناسنامه بین اسما هنگ کرده بود زنگ زد گفت منم گفتم خاموش شد پلی از دهنم در رفت ما اصلا محمد و رضا نداریم تو فامیل