2777
2789

سلام

تاپیکای قبلی گفتم که ده روزه مادر پدرم ازشهرستان اومدن و  خواهرای بزرگم اومدن با بچه هاشون خونه من و چقدر ما مراقبیم کسی اذیت نشه با اینکه خودم  اذیت میشم از پذیرایی و شلوغی و...

اما امروز بدتر شد..خواهرام با مادرم دعواشون شد .حرفای بد و ناپسند..حیثیتم هم تو خونه رفت هم تو اپارتمان با داد و بیداد و هم مامان بابام میخوان دل چرکین برگردن.

خواهرای بزرگم از همسر اول مادرم هستن.متاسفانه ژن سلیطگی تو خونشونه انگار..دوس دارم گریه کنم از کاراشون

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

تو این دعوا مگه شما مقصر بودی ؟اگه نبودی پس اصلا ناراحت نباش پبش مباد

نه من مقصر نبودم

ولی همه بد و بیراهاشون رو همسایه هام شنیدن

مدیر ساختمون زنگ زد که اتفاقی افتاده؟

واحد ما تا حالا صدای شادی هم بیرون نرفته چه برسه فحاشی!!!!

همسرمم سنگ تموم گذاشت.حقش نبود این رفتار واقعا..خیلی ناراحت شدم براش

چرا گذاشتی دعواکنن

از قبلش دعوا شروع شده بود..من همس کنترل کردم گفتم ابروداری کنین ووو...رفتم دوش بگیرم یهو دیدم چه سروصدایی رفت بالا..با حوله اومدم وساطت..باورت میشه؟واقعا دلم گرفته.همراه با  شرمساری

خواهراتو دعوت نمیکردی وقتی اتقدر گاون

قرار بود پدرمادر هر سه روز خونه یکیمون باشن که هم به اونا خوش بگذره هم ما به کارامون برسیم

از اول اومدن خونه من و دیگه نرفتن ..

چه کنم که تا هر حرفی هم بزنیم میگن ما پدر نداریم شما پدر دارین..

نه من مقصر نبودمولی همه بد و بیراهاشون رو همسایه هام شنیدنمدیر ساختمون زنگ زد که اتفاقی افتاده؟واحد ...

میفهمم ولی این خارج از کنترل تو بوده که اتفاق افتاده 

تو همه خونه ها پیش میاد این مسائل

حداقلش اینه که عذاب وجدان نداری که دعوا از سمت شما بوده باشه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز