مادرشوهرم اون روز نشسته بودیم یادم نیست سر چه موضوعی بود یهو گفت خدا رو شکر من نه مادرشوهر داشتم نه پدر شوهر😯😑 با اینکه یه پیرزن سنتیه
یعنی خودش میدونه در ذات خودش چه مادرشوهریه😰
با حسرت میگفتی خوش به حالتون 😔😔😔
😂😂😂
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
عزیزم به موضوع ربطی نداره
اما چون حساسم مینویسم
شکرگزاری
میگفتی خدا خیلی دوستت داشته
یا شانست خیلی عالی بوده
خوشبحالش واقعا😄
کاش تایید میکردی همونجا..میگفتی بخت بلندی داشتی😂😂
از بنده های برگزیده خدا بوده
مادرشوهرا از این سوتیا میدن
خواهرشوهرم یه خاستگار داشت که پسره تو شهر ما خونه داشت و کارشم اینجا بود و خانواده اش کیلومترها با اینجا فاصله داشت خونشون و مادر نداشت
خواهرشوهرم دو دل بود.مادرشوهرم به خواهرشوهرم میگفت اگه عقل داشته باشی به همین میری که مادر نداره و خواهرشم ازت دوره
من دهنم باز موند از طرز تفکرش😩
باید میگفتی مادرجون اونا میدونستن چ فرشته ای قراره عروسشون بشه درجاتموم کردن بیچاره ها😆😆😆
دخترش هم همچین شانسی داره😐
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ساعت پیش
4 ساعت پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
