امروز دیدم شوهرم داره با گوشی حرف میزنه قرار مدار گردش و کوه و شکار و این چیزا میذاره
خیلی میسوزم
میسوزم وقتی میبینم مردای خانواده دار دوستاشونم خانواده دارن موفقن باعث پیشرفت بقیه هم میشن
دوستای شوهر منم یه مشت مجرد بی عرضه ی بیعارن که فقط فکر خوشگذرونین
شوهرمم تو حرفاش حسرتشونو داره و عین خودشون میخواد باشه
اصلا من و بچه ها براش مهم نیستیم
براش مهم نیس بچه چجوری بزرگ میشه چه کلاسی بره چه ورزش یا هنری یاد بگیره لباس داره یا نه!
مردایی که مسئولیت پذیرن زن و بچه رو دکتر میبرن خرید میبرن به فکر پیشرفت زندگیشونن
کاش میدونستم طلاقم باعث خوشبختیه بچه هام میشه اقدام میکردم برای اذیت منم شده بچه هامو نمیده دخترم بزرگه ولی پسرم کوچیکه هنوز