وقتیدب این فکرمیکنم توی خونواده نفراخر بودم
توی زندگی شوهرم نفراخرم
بادوستام نفراخربودم
بااینکه اونا اولویت من بودن
توی زییایی نفراخر
خسته شدم
حتی توی عروسانفراخرم🥺بااینکه توی سختیاشون من بودم اونا حتی هیچکاریم نکردن ولی باز عزیزن حتی بچه ام نفراخره توی نوه ها
دلم میسوزه
کاش میشد رفت جایی ک هیچکدوم ازاین کارا رونمیدیدم