حس میکنم از زندگی عقب موندم

انشالا خواستگار خوب میاد اکثر دخترا همین مشکل و دارن

خواستگار هست ولی مناسب نیست منم این مشکل و داشتم

آخرم با یکی ازدواج کردم که دودل بودم با این افکار های پدر و مادرم

که حتما ازدواج کنم ازدواج کردم زندگی میکنم اما با ناراحتی و مشکل

بیخیال سایلنت کن باهاشون حرف نزن نسبت به حرفاشون بی اهمیت باش فردا مثل من نشی بخدا اگه آرامش داشتم مادرم و پدرم دعوا اختلاف نداشتن من به همین زودی ازدواج نمی‌کردم 😭

عزیزم تو نیاز به پشتیبان نداری. هم خدا رو داری هم خودت قوی هستی. 

ولی مطمئن باش با اینکه خونوادت اخلاق گندی دارن، اگه مشکلی برات پیش بیاد به احتمال زیاد کمکت میکنن. چن تا خونواده دیدم که اینجوریه. برا همین صد در صد بهشون بدبین نشو ولی بدون در این یه مورد کاملا دارن اشتباه میکنن و تو شرایط ایده آلی داری و اکثریت جامعه حسرت شرایط تو رو دارن. طبق چیزی که نوشتی.

هیچ وقت به خاطر فرار از خونه ، ازدواج نکن‌ .

ازدواج پناهگاه نیس و صد برابر سخت تر از دوران مجردیه. به حرف اونایی که میگن ازدواج کنی راحت میشی اعتماد نکن عزیزم. 

بذار خونوادت هرچی دوس دارن بگن. کاری در عمل باهات ندارن. و فکر میکنن با سرکوفت زدن تو رشد میکنی درحالیکه برعکسه. اصلا بهشون توجه نکن .

ازدواج هم به موقه با آدم درستش برات پیش میاد. عجله نکن و برای راحت شدن از خونه، ازدواج نکن‌. هرکی این کارو کرده پشیمون شده. هروقت دیدی به بلوغ و پختگی رسیدی و میتونی مشکلات چند برابر الان رو تحمل کنی، ازدواج کن و نذار کسی حق انتخابتو محدود کنه. در آرامش و بدون عجله انتخاب کن

عزیزم اگ میخای ازدواج کنی چله بگیر شاید خاستگار خوب اومد برات