نمیخام ناشکری کنم
خداروشکر بابت داشتن این بچه
ولی واقعیتش تا الان که داره میره پیش دبستانی نتونستم با این موضوع کنار بیام
خیلی براش از خودگذشتگی هم کردم
ولی هیچ وقت نتونستم مث مادرای دیگه باشم
هر بار تو زندگیم با همسرم ب مشکلی برخوردم از چشم این بچه میدیدم ک اگه نبود راحت تر زندگی میکردم
تو بارداریم
لحظه به دنیا اومدنش هیچ حسی نداشتم
خوشحال نبودم و خب با کلی مشکلات به دنیا اومد
بخوام از جریاناتش بگم طولانی میشه و حوصله سر بر
ولی من دارم بچه ناخاسته ای رو بزرگ میکنم که اونو عامل بدبختیم
عامل بد هیکلیم
عامل ادامه با مردی که هیچ جوره نمیتونم باش کنار بیام میبینم
خیلی شبا از این بابت گریه میکنم
دلم براش میسوزه
به خدا گله میکنم ای کاش تو فرصت مناسبی بهم میدادیش تا قدرشو بهتر میدونستم
تا مادر بهتری براش باشم
من جز زمانی که یکی بهش زور بگه یا بزنش قلبم براش به درد نمیاد🥺
لطفا و خواهشا اگه بچه نمیخاین
اگه فک میکنین زندگیتون هنوز جا داره
هنوز به ثبات نرسیدین
هنوز خودتونو واسه مادر شدن اماده نکردین خاهشااااااا بچه نیارین
که میشه یکی مث بچه بیچاره من