تو مترو بودیم من رو صندلی نشسته بودم و خیلی شلوغ بود مادر شوهرمم کنارم بود کیفم افتاد خم شدم برش دارم ک یهو گوزیدم گلاب به روتون مادر شوهرم بعد از کنار من رفت بلند نشدم همونجا بهش زنگ زدم گفت من عجله دارم تو برو خودت خونه من میرم خودم و خدافظی کرد بنظرتون بدش امد؟؟