منم همین مشکل داشتم ببین همش شوهر من میبردم خرید یا کار های دیگه مثلاً دکتر
منم میگفتم خوب ما از صبح دنبال شما بودیم وقت نشد غذا بذارم مهمون شما کدوم رستوران بریم؟
یا میرفت خرید میگفتم چند تا چیز میداشتیم تو سبد خریدش مثل روغن زیتون چیزای گرون
بعدا شوهرم دعوام کرد منم گفتم وقت ماهم مثل پول اونا ارزش داره میتونه با اسنپ بره اگر نمیره باید وقت ما گرفته جبران کنه کلی با شوهرم جنگیدم
مادرش به مرحله ای رسوندم که رفته به اون پسرش گفته اگر با اسنپ برم ارزون تر در میان منت سرم نیست
منم خیلی از کارم راضی و خوشحالم و اصلا پشیمون نیستم