ماهم ی ماه قبل از عید با برادرشوهر و پدرشوهر برنامه ریزی کرده بودیم ک فلان تاریخ بریم فلانجا
برادرشوهر وجاری ایکبیری خرابش کردن
جاری دوست نداشت با ما بیاد واسه خودشون برنامه چیده بود اخرم شوهر فلان شدم انداخت گردن من ک مقصر تویی اگه تو ی برنامه دگ نمیچیدی با داداشم اینا میرفتیم اخه من برنامه ای نچیده بودم خودش گفته بود ۷ ک از اونجا اومدیم بریم ی جا دگ خیلی ناراحتم