پارتنرم البته اکسم دیشب به طور عاشقانه ای زل زده بود ب رفیقم و بود و نبود من اصلا براش مهم نبود اون وسط، پریشب ازم درخواست رایطه چیز کرد
و دیشب کات کردیم تموم خاطرات و حرفا و کارا جلو چشمه
دیگه بیرون نمیتونم برم باید بشینم تو خونه و همه ی بدبختیام همش از جلو چشمم از بیکاری رد شه
ماشینمون پارکینگه 2ماهه حرصامو سر پدال گاز خالی نکردم دارم دیوونه میشم