بعدم خیلی هم صمیمی نشین ک اسرار مافوق سری رو بهش بگین و ...جلوش از خاتواده شوهرتون بد نگین چون بالاخره یاد میگیره دعواها و مسایل قدیمی بین شوهرتون و خانوادش و شما هم ندونه بهتره
ی چیزایی خم واس خودت میگم پوششت حلوی داداششت معقول باشه تنگ و کوتاه و تخریک کندده و...خوب نیس خودت بهتر میدونی
و اگ زنداداشت از اوناس ک ب خودش میرسه وقتی شوهرت میاد خونه مامانت و اونام اونجان تو سعی کن لباس تمیز و ارایش ملایم و...داشته باشی
و از خوبیای شوهرت هم حلو زنداداشت نگو ب دو دلیل یک هر چی باشه نامحرمن و بازم اون مسایلی ک خودت میدونی
دو شاید اون صفت خوبی ک شوهرت داره داداشت نداره و اونم ب نوعی دلش بخواد و حسادت کنه و هی بکوبه تو سر داداشت و...
از خودتوتم زیاد تعریف نکنید ک مادرشوهر فلانی اون سرویسو خرید ما اینو خریدیم و...
اگ هم سنش کمه یا بی تجربه از ی سری خطاهاش بگذرید خودش تجربه دار بشه میفهمه چ اشتباهاتی کرده و اینکه ی مورد جا موند مثلا میخواید بر داداشتون چایی بیارید بهش بگین ...عزیزم بیا چایی بخور بعد ک اومد سینی رو ببرع بگین اینم بده ب داداش میدونی منظورمو اینجوری هم ب داداش رسیده هم خودشو احترام کردید
کلا سعی نکنید مث ی کنیز باهاش رفتار کنید ک تو نوکر داداشم و پسرمی و....باید هواشو همه حوره داشته باشی و ..بالاخره اونم ی هم جنسه ک میخواد با این مردا زندگی کنه و سختیای خودشو داره پس فک نکنید ک چون داداشتونه بهترین مرده و خوش ب حال زنش و...