خیلی خوشحال میشم به خواستش برسه کلی ذوق میکنم
همون روز کیک میپزم میرم خونشون یدونه پتو ژله ای هم کادو میگیرم براش میبرم چون تو خوابگاه لازمش میشه
روزی که خواست بره میدونم چقد دلم براش تنگ میشه تا لب قطار یا اتوبوسش میرم باهاش براش خوراکی میخرم وعذای مورد علاقش که بخوره تو راه
بغلش میکنم و بوش میکنم
دلم برای موهای فرفریش تنگ میشه
من میشم دانشجوی شهر خودمون اما اون میره