الان پسرم بزرگ شده ،ولی خب حسرت مادری کردن تو دلم موند
خدا لعنت کنه این ادمارو منم کشیدم دردتو اسی
الان بچه ت پیش کیه؟ ازدواج مجدد کردی ؟
از طریق دادگاه اقدام میکردی اصلا حق ندارن اینکارو کنن مگه اینکه بچه خودش نخواد شما رو ببینه
خانواده شوهر منم یعنی زورشون نمیرسه وگرنه بچهامو ازم میگیرن خیلی سعی میکنن تو گوش بچهام بخونن ک مادرتون بده پیشش نرید
من واگذارشون رو به سیدشهدا کردم البته بگم که یه خواهر شوهر دارم ۱۰ ساله ب هر دری میزنه بچه دار نمیشه چون که خدا خبر از ذات پلید و دل سیاهشون داره
[QUOTE=391625616]من 16سالم بود بچه دار شدم ،الانم اونم 23سالشه[/QUOTپدرم فقط میگف خودتو راحت کن ،یاتحمل کن یا قید بچه رو بزن،بخاطر پسرم میخاستم بسازم ولی خونواده ش نزاشتن
دقیقا به بار رفتم ببینمش 4سالش بود ،منو دید فرار کرد ،جاریم گف مدام بهش میگن مادرت میخواد آتیشت بزنه،طفلی اونم بچه بود باور کرده بود ،الان مادرش پوشکیه شده ،همشون چوب خوردند،ولی چه فایده ی واسه من داره
یعنی خدا حق منو هم از مادرشوهرش میگیره؟؟ هرروز التماس خدا رو میکنم تقاص بدیهایی که در حق منو زندگیم کردن پس بدن
قربون خدا برم من ک نه توی این دنیا نه دنیای آخرت حلالشون نمیکنم خیر نبینن مادر و دختر
