خانما من خستم....داغونم...هستم ولی ذره ذره دارم نیست میشم...به کی بگم دردمو...؟چرا با وجود این همه آدم اطرافم انگار من بیکسم...؟چرا هیچ کس نمیاد حرف دلمو بشنوه؟آزادم ولی احساس اسارت میکنم...انگار دست وپاهامو بستن... انگار پاشون رو گذاشتن روگلوم دارن خفم میکنن...چرا همش اشک من دم مشکمه؟خدایا چرا از بچگی تاحالا احساس خوشبختی که همه ازش میگن رو،من تجربه نکردم؟یه دهه هفتادی که صدبرابر بدتراز یه دهه شصتی سختی کشیده ،کتک خورده، هیچ وقت بچگی نکرده....اصلا من چه میدونم بچگی کردن چجوریه... حالم بده...حالم دست خودم نیست....دلم یه بغل آرامش میخواد...دلم گوش شنوا میخواد...دلم حرفای ناشنیده میخواد...
چی شده
چیشده
بشین دوکلمه باخدات حرف بزن
چند نفس عمیق بکش
نگرشتونسبت به زندگی عوض کن
همه چی خوب میشه یعنی مجبوره درست بشه
اخه از چی بگم؟دارم حس وحالمو میگم فقط
مجردی
😟نولوب؟ چیشده
من از وقتی چشمم به این دنیا روشن شده سختی کشیدم سردی کشیدم سردی دیدم
اخي عزيزم همه مشكل دارن اميدوارم دلت شاد بشه و سال خوبي رو در پيش داشته باشي با توكل به خدا نماز و قران بخون اروم مي شي شكر سلامتي و خانواده داري
من الان از لحاظ روحی داغونم توی زندگیم یاد گذشته لحظه به لحظه تو افکارم ورق میخوره یاد کتک های وحشتناکی که از مامان و بابام میخوردم فقط بخاطره بچه بازیام چون من فقط بچه بودم...یاد کتک های مامانم که از بابام میخورد.... یاد خودکشی ها و خودزنی های مامانم....الان تو زندگیم همه ی اون روزا میاد جلو چشمم.نمیدونم چم شده
بمیرم برات عزیزم حق داری منم بچگی سختی داشتم همش دعوا بود تو خانوادم الانم روحیه جنگویانه دارم زود ناراحت میشم و جیغ جیغ میکنم این چند وقته بخاطر مشکلات پسرم و مشکلات زندگی انقدر گریه کردم که دخترم بهم گفت تو مامان گریانی دلم براش میسوزه اونم داره افسرده میشه از امشب با خودم عهد کردم قوی باشم و زندگیمو از اول بسازم و گذشته ها رو فراموش کنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
