امروز نی نیم خیلی گریه میکرد،تا وقتی بغلش نمیکردم آروم نمیشد به زور تونستم غذا فقط درست کنم، سفره صبحانه و ناهار مون یکی شده بود فکر کنین از صبح وسایلاشو جمع نکرده بودم، سر ظهر که ابجیش از مدرسه برگشته من تونستم نماز بخونم، دیگه نی نیم پیش ابجیش بود که شروع کردم مرتب کردن خونه، کنار چوب لباسی بودم که یهو یه مارمولک گنده،از سقف افتاد کنارم ،واییییی، جیییغ زدماااا، که نی نیم تو اون اتاق ترسید گریه افتاد دوباره، با این مارمولک گنده ها چیکار کنم نزدیک سرویس بهداشتیه، دیگه حتی میترسم برم دسشویی، اگه بره تو کیفم چی، چیکار کنم کسی راه حلی داره برای بیرون کردنش؟
زنگ بزن آتش نشانی بیان ببرنش ،یا شوهرت یا یه فامیلی ،پدری اینطور که نمیشه
دخترک خنده کنان گفت که چیست...راز این حلقه زر...راز این حلقه که انگشت مرا... اینچنین تنگ گرفته است به بر...راز این حلقه که در چهره او...اینهمه تابش و رخشندگی است...مرد حیران شد و گفت... حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است...همه گفتند:مبارک باشد...دخترک گفت:دریغا که مرا...باز در معنی آن شک باشد... سالها رفت و شبی...زنی افسرده نظر کرد برآن حلقه زر...دید در نقش فروزنده او... روزهایی که به امید وفای شوهر...به هدر رفته هدر....زن..... پریشان شد و نالید که وای...وای این حلقه که در چهره او...باز هم تابش و رخشندگی است... حلقه بردگی و بندگی است...فروغ فرخزاد.....
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
سمپاشی کن خونه رو اییییییی 😭😭😭😭😭😭 قبلا ک خونه بابام اینا بودم خونمون ویلایی بود یبار مارمولک افتاد رو دستم باور کن تا دوهفته کل دستام از مچ تا نوک انگشتام دونه های قرمز زد و شدیدا میخارید 😭😭😭😭😭😭
دلم واسه مادرشوهر جونم تنگ شده 😭😭😭😭 الکی مثلا مادر شوهر منم زن خوبیه 😉😉😉😃😃😃😃 لامصب خودش ب تنهایی ده تا ترامپ و کیم جونگ اون و روحانیه 😐😐😐😐😐😐😧😧😧😧😧
آخه واینمیسه که ، یه بار یه دونه کوچولو ش رو اینقدر با حشره کش شستم که خودم خفه شدم ولی اون زنده بود
خونتون کجاست که همش مارمولک میاد😵
دخترک خنده کنان گفت که چیست...راز این حلقه زر...راز این حلقه که انگشت مرا... اینچنین تنگ گرفته است به بر...راز این حلقه که در چهره او...اینهمه تابش و رخشندگی است...مرد حیران شد و گفت... حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است...همه گفتند:مبارک باشد...دخترک گفت:دریغا که مرا...باز در معنی آن شک باشد... سالها رفت و شبی...زنی افسرده نظر کرد برآن حلقه زر...دید در نقش فروزنده او... روزهایی که به امید وفای شوهر...به هدر رفته هدر....زن..... پریشان شد و نالید که وای...وای این حلقه که در چهره او...باز هم تابش و رخشندگی است... حلقه بردگی و بندگی است...فروغ فرخزاد.....