خواهر شوهرم میخواد نامزدیشو بهم بزنه بخدا هنوز هم دلیلشو نمیدونم
چند وقتی هر روز خواهر شوهرم از خواب بیدار میشد میومد خونه نگاه فیلم میکرد و اینا تا دیروز کا یهو خانواده شوهرم اومدن خونم کلی فحش و دعوا که تو نشستی زیر پای دخترمون تا نامزدیشو بهم بزنه
فقط خواهر شوهز کوچیکم که ۱۵ سالشه ازم حمایت کرد گفت این تازه فهمیده چی میگین
حتی شوهرم هم هیچی نگفت
از فشار و استرس عصبی زیاد خون ریزی کردم کلی خون ازم میاد
بعد الان اینقدر ناراحت بودم شوهرم گفتم بیا عذا بخور گفت نمیخورم
گفتم باشه نخور کلی چرت و پرت گفت گفتم خدا بکشم راحت بشی گفت امین ایشالله