مادرشوهر

سخت نگیر شاید راحت تره به پسرش زنگ بزنه 

اینقدر روی کلمات حساس و جزئی نباشید 

مادرشوهر منم همیشه به شوهرم زنگ میزنه حالشو می‌پرسه من اصلا کوچک ترین اهمیتی برام نداره

به این فکر کن که مامان خودتم وقتی میخادبیاد باید به شوهرت زنگ بزنه چون قراره وسایل پذیرایی رو شوهرت بخره

سخت نگیر دنیا دوروزه مادر شوهرمنم همش به پسرش زنگ میزنه برام مهم نیست مادرشه خب با پسرش راحت تره همونطوریکه مامان منم همش بمن زنگ میزنه😉

اره من که دیگه عادت کردم اوایل برام سخت بود موقع ناهار یا شام میومدن غذا کم بود خجالت میکشیدم خودم هیچی نمیخوردم الان دیگه برام مهم نیست 

والا طرف سرزده میاد نباید انتظار تشریفات آنچنانی هم داشته باشن هرکس به اندازه خودش غذا درست میکنه کار خوب رو تو میکنی خواهر 

حالا خوبه صبح ساعت ۷صبح برات مهمون نمیاد!!

همسرم همیشه میگفت یه تخم مرغ براشون پرست کن خوبه من روم نمیشد مثلا من برنج و گوشت بخورم مهمونم نیمرو یه بار هم مهمون داشتم اومدن همه خانوادشون ... یکساعتی به ناهار مونده بود منم بچه کوچیک داشتم گریه میکرد کلی هم تدارک دیده بودم اما بازم کم بود مهمونم دو نفر بودن هر چی بهشون گفتم برید یه غذایی درست کنید گفتن هر چی باشه باهم میخوریم گفتم مهمون دارم کمه خجالت میکشم به شوهرم اس دادم اونم بهشون گفت و همین جوابو شنید اخرشم خودم مجبور شدم مرغ رو توی زودپز بندازم بیست دقیقه ای اماده شه برنج هم ریختم پلوپز نیم ساعته حاضر شد 

وااای نگوووو سر صبح من اصلا نمیتونم خودمو بیدار کنم حتی

وای همسرت یچیزی میدونسته اینو میگفته دیگه ولی اره زشت بوده 

خوبه که همسرت پشتته 

بدم میاد از اینجور ادما قبل ناهار میان خیلی آدم های رو مخین

اینا بنده های خدا ادمای بدی نیستن خاکی ان و همینحوری هم عادت کردن برای من سخت بود پذیرشش... که دیگه الان عادی شده واسم 

عزیزم خب پسرشه مگه شما به عروست زنگ میزنی بری خونش😂