متوجه نشدم یهنی چی مونده بودی؟؟
ما خیلی همو دوس داشتیم اما اون کمکم داشت وحشیگریشو رو میکرد
من چون پدر ندارم دور اطرافم تو خانوادمون مرد نیس زیاد عک میکردم عادیه بعضی چیزا با دوستم مشورت میکردم میگف طبیعیه مردا عصبی شن دستبند دارن چون دوستمو داداش و پدرش کتک زده بودن میگف سخن نگیر
اما رلم خیلیی پولدار بود و خیلی برام خرج میکرد دوستم میگف مثلا کات نکن