2777
2789

سلام خانوما 

دیروز حالم بد بود و مسموم شده بودم مادر شوهرم زنگ زد حال و احوالمو پرسید .

خیلی عصبی بودم .

تو تاپیکای قبلی نوشتم ک پدر شوهرم رفته کلاهبرداری کرده از یه نفر ۶ سال پیش و امثال طرف گیرش انداخت و بازداشت شد ‌.

شوهرم رفت ازادش کرد .

هر چقدر به شوهرم میگفتم چطور آزاد شده بگو میگفت یارو دل رحم بود و سفته از بابام گرفت 

منم باورم نمیشد گفتم اخه مگه میشه 

مگه میشه وقتی بابات فراری بوده از اون سفته قبول کنه .

میگفت اره به جون تو من کاری نکردم براشون .

یه شب اتفاقی رفتم سر گوشیش دیدم به بهههههه

شوهرم ک قسم جونمو میخپرد مبلغ ۲میلیارد تو ۱۷ تا چک تا سال آینده ضامن پدرش شده .

اینم بگم شوهرم چند سال کار میکرد و فقط بدهی های این آقارو میداد و خودش فراری بود و با خیال راحت گذاشته بود رفته بود .

شرطم برا ازدواج این بود ک دیگ براشون کارای مالی و این مدلی نکنه و خودش مدام قبول میکرد .

ادامشو میگم الان 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

الانم انقدر با خوبی بهش میگفتم بابات ادمی نیست پول این طرفو بده خواهش میکنم اینجوری نکن زندگیمونو خراب نکن اصلا گوش نمیکرد .

ببین ینی خانوادش احترام بهم نزاشتن برا هیچ مراسمی برد و اورد نکردن .

مادر شوهرم کلی طلا داشت قایم کرده بود از ما ک مبادا بخاد یه تیکه برا من بیاره .

ینی انگار ک پسری نداشتن برا اردواجش 

فقط وقتی مشکل دارن میگن ما پسر داریم .

الان اونی ک از پدر شوهرم طلب داشته مدام رو گوشی شوهرم زنگ میزنه و میخاد شوهرمو بندازه تو دام هرچقدر به خوبی گفتم من نگرانم جواب نده علننا میگفت نگرانیت برام مهم نیست .

اخه این چه مردی شد برا زندگبم انتخاب کردم .

از استرس به خدا موهام ریخته . المی الکی چاق شدم بنی پرخوری عصبی دارم 

بزارید ادامش تو کامنت بعد

امروژ عصبی شدم مادر شوهرم ک زنگ زد 

گفتم من دوس ندارم شثهرم و زندگبم درگیر مساعل و مشکلات شما باشه 

میشه لطف کنین به شوهرتون بگین به کسی ک باهاش طرف حسابه زنگی بزنه و بگه به پسرم تماس نگیر .

من نمیخام به خاطر مشکلات شما ما زندگبمون خراب بشه 

اگر اتفاقی برای شوهرم بیوفته از چشم شما میبینم 

مادرشوهرم خیلی گستاخانه گفت وااااا به ما چ 

گفتم تا قبل از اینکه شوهر شما دستگیر بشه این آقا شماره ی همسرمو نداشت الان تا مشکل شما اومده مدام رو گوشیش زنگ میزنه تا کار پدرشو سر پسرش جبران گنه .

و من اگه این یارو به زنگ زدنش ادامه داد خودم باهاش تماس میگیرم 

یه لحظه ترسید و گفت نننننن

این کارا زنونس ما دخالت نکنیم 

گفتم عزیزم شاید شما کارای شوهرت عادی شده باشه برات 

ولی من ۱ ساله عقد کردم و عادی نیست این چیزا .


ترو خدا بگید چیکار کنم تو بدبختی گیر کردم ‌.

مهریمم زمینش به نامم نیست ک جدا بشم پشتوانه ای داشته باشم اسمی مالمه ولی محضر و سندی ن 

شوهرمم سر عقل نمیاد 

باباشم فوقالعاده ککه کار و د.ز.د هست 


امروژ عصبی شدم مادر شوهرم ک زنگ زد گفتم من دوس ندارم شثهرم و زندگبم درگیر مساعل و مشکلات شما باشه می ...

تو زندگی برای شما چیزی کم گذاشته؟ ببین واقع بین باشیم اونم بالاخره پدرشه نمیتونه ولش کنه اگر خدای نکرده برای شمام این اتفاق میوفتاد نمیتونستی خانواده اتو ول کنی. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز