2777
2789

میگن روزی مردی زن خود را در حین زنا با مرد دیگری دید در آن لحظه جلوی خودش را گرفت که بلایی سرشان نیاورد و آن مردی که با همسرش بهش خیانت کرده بود به او نگاه کرد و خندید و مرد اشک داخل چشمانش جمع شد و گفت واگذارت به خدا زن التماس شوهرش را کرد که آبروی او را نبرد و مرد دست زنش را گرفت و او را تحویل خانواده اش داد و گفت ما با هم تفاهم نداریم و میخواهیم طلاق بگیریم چندین سال از آن قضیه گذشت و مرد قاضی شد و مردی را آوردند که هنگام زنا زنش را دیده بود و زن و آن مرد را کشته بود وقتی قاضی آن مرد را دید سالها پیش را بیاد آورد که با زنش به او خیانت کرد به او گفت مرا بیاد میاوری من همانم که با زنم بهت خیانت کردی و ازم خندیدی من اون لحظه نتونستم بلایی سرت بیارم و تو رو بخدا واگذار کردم کار خدا را میبینی الان حکم مرگ تو رو خودم امضا میکنم چوب خدا اینجوره صدا نداره ولی درد داره

یعنی میشه روزی برسه منم عشقم دوستم داشته باشه و عاشقم بشه بیاد خواستگاریم بهم برسیم منم آرزوهامو زندگی کنم . بزرگترین آرزوم اینه دست تو دست عشقم برم حرم امام رضا . الهی که امام رضا هم بخواد خودش شرایطو درست کنه. امام رضا بحق فاطمه زهرا و دلش عاشقش. امام حسین بحق فاطمه زهرا و شیر مادرت . و حضرت عباس با وفا بحق حضرت فاطمه زهرا و مقام باب الحوائجی که بهت داده و مادر بزرگوارت حضرت ام البنین میدونید چی میخوام از خدا بخواید که از ته دلش آرزوهامو برای خودم بخواد واسطه بشید منم خوشبخت بشم کاش سال دیگه این موقع نگاه حلقه تو دستم کنم بگم دیدی شد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  6 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  7 ساعت پیش