2733
2734

مادر شوهرم رفته بود مسافرت 

کلی سوغاتی و... برامون آورده بود 

مهربونه کلا 

بعد لا به لای دو تا گلسر گرفته بود یکی شو داد به من

منم رفتیم خونه گذاشتم کشوی پاتختی. 

چن روز گذشته از این چيزا 

بعد چند روز اومديم خونشون

نشسته بودیم همه همون گلسر دست دخترم بود 

یه دفعه دخترم نه گذاشت نه برداشت گفت عزیز جون مامانم گلسر شو انداخت دور 😱😨😨😨😤😤

ینی بخدا خیلی ضایع بود 

مادر شوهرمم گفت انداخت دور؟😒😠

من 😭😭😱😱😨😨😵😵😟😟

گفتم حالا بیا ثابت کن ننداختم دور 

بخدا تو کشو گذاشتم 

خلاصه فک کنم باور نکرد.

خیلی زشت شد بخدا فک کرد بدم اومده از سوغاتی ش 

ديگه نميشد بیشتر توضیح بدم همچين ر....ی...د دخترم که نتونستم جمعش کنم.


هیچ


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

اوه اوه

خدا رحم کنه پس بهم

چی در انتظارمه

دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.

میخواستی بگی تو از کجا برداشتی ؟ مجبور بود بگه از کشو

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.

😅😅😅سری بعد بزن تو موهای دخترت که باور کنه با توجه به اینکه میگی مهربونه مادرشوهرم دلش نگیره

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز