مادر بزرگم دختر خان بوده
مادرش فوت میشه و تو سن کم زن بابا میاد سراغش
و تو سن۱۴ به زور عروسش میکنن
وقتی ۱۷سالشه و ی پسر ۱ساله داره شوهرش فوت میشه
مجدد برمیکرده خونه پدری
مجدد عروسش میکنن میدنش به پدربزرگم که اونم زنش فوت شده و ی پسر ۲ساله داره
از ازدواجشون هرچی بچه دار میشن فوت میشه تا بالاخره مامانم بعد۱۵سال زندگی میشه نور امید هردوی اونها
تااینکه ...