2777
2789
عنوان

عاشق نشدی💔

217 بازدید | 9 پست

🤍❄️



دفتر شعر مرا خواندی و 

عاشق نشدی؟ 🙂


بر دل سنگ تو و

دفتر شعرم لعنت 💔


🦋🍃#  

ســخــݩــےازڋیــآږڋݪــ#  

حیران‌خاتون#  

شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی 🦋🍃 مبتلایم به هنر تدریس 🫰🏻

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

واژه ی عشق تو دانی که چه مظلوم شده

عشق انگار به این واقعه ، محکوم شده

عشق ، نقاشی دل با قلم احساس است 

رنگ‌ عشق من و تو ، نقشِ بر این بوم شده

خواستیم از همه پنهان بکنیم این حس را

لیک پنهان نشد و واضح و معلوم شده

تا میان دلمان عشق به اقرار رسید 

قصه ی غصه به پایان شد و مختوم شده 

فاصله بین من و بین تو بسیار  و عجیب 

دلمان از بغل و بوسه چه محروم شده

توی اشعار پر از بوسه ی  “پژمان” عمری است 

نام زیبای نگار است که مرسوم شده

واژه ی عشق تو دانی که چه مظلوم شدهعشق انگار به این واقعه ، محکوم شدهعشق ، نقاشی دل با قلم احساس است ...

من اگر عاشق و شیدای توام میدانم 

که از این عشق به جز رسوایی مددی نیست مرا

من اگر خسته ام و زار از پی درمان میدانم 

که در این وادی غم ناک نشد مجنون نصیبی مرا

من اگر میشکنم باز به پا میخیزم میدانم 

که کسی نیست دهد مرحمی از جور و جفا 🦋☘️

شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی 🦋🍃 مبتلایم به هنر تدریس 🫰🏻

من اگر عاشق و شیدای توام میدانم که از این عشق به جز رسوایی مددی نیست مرامن اگر خسته ام و زار از پی د ...

من اگر بغض شدم در شب بی‌هم‌نفسی

گرچه دل سوخت، ولی هیچ‌کسی

نفهمید چرا

نفهمید که در سطر نگاه تو، هنوز

کسی از دورترین واژهٔ لب‌دوختگی

صدایم می‌زند از خواب عبث...


تو اگر دور شدی

من نپرسیدم از این فاصله‌ها

که چرا مرز نفس را

به غبار نرسیدن بستی؟


من اگر عاشق و شیدای توام

نه گناه است، نه فریاد

فقط

قصه‌ای مانده به لب

که شنیدن دارد…

پژمان


من اگر بغض شدم در شب بی‌هم‌نفسیگرچه دل سوخت، ولی هیچ‌کسینفهمید چرانفهمید که در سطر نگاه تو، هنوزکسی ...

این قصه تو کمی شنیدن می‌داشت اگر 

در کوچه باغ خاطره کمی گذر میکردی 

از برای عشق زیر باران هم قدم میبودی 

با تنت بوی خو‌ش یاس به جان می آوردی 

نیامدی جانم

کوچه ام تاریک و سرد 

بارانی که بعد از تو نیامد و خشکی امانم را برید

تنی که به خاک سپردی نه به آغوشم جانم🦋☘️

شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی 🦋🍃 مبتلایم به هنر تدریس 🫰🏻

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز