الان که چند ساله گذشته
ولی خب تا ۳ ۴ سال بعدش حرف بود
میگفتن که دلمون میخواست عروسمون بشه ولی نشد
چرا قسمت ما نشد که عروسمون بشه آرزو داشتیم و از این حرفا
بدگویی نمیکردن فقط ابراز ناراحتی میکردن
شب عروسیم یکیشون که عمم بود
فشارش رفت بالا بردنش خونه
به مادربزرگم گفته بود آرزوم بود عروسم بشه گریه کرده بود
شب بله برونمم همینطور گفته بود کاش امشب عروس من میشد
ولی خب جلوی خودمون دوستانه رفتار میکردن
نداشتم خواستگار از فاميل
خداروشکر پسرای فامیلمون روی من همچین فازی ندارن😂 البته یبار تو فامیلای دورمون ازم خواستگاری کردن رد کردم
اره بابا. فامیلی که معیارامو نداره به چه دردم میخوره
بله به عمم خیلیم کار خوبی کردم کاملا بابام رید بهشون
بله💔هیچی...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
