فقط اون پدر سوخته ک گفتی،🤣🤣🤣🤦
جلو بابا آخه؟!!!!
پس جلوی همسایه بود چی کار میکردی؟!
وای یه شرکت کار میکردم،یه آپارتمان رو کرده بودن دفترشون. من هر وقت میرفتم دستشویی همش نگران بودم اون هفت هشت نفر دور و بری چیزی نشنون 😂
اسی بزار ی چی بگم ب شرایطت امیدوار بشی 😂 سرویس بهداشتی مامانم اینا داخل حیاطشونه ی حیاط جمع وجوری ام هست خلاصه خاله بابامو دختر و عروس و داماداش برا تابستون اومدن خونه و گفتن برا شام بریم تو ایوون بشینیم ک خنکه دختر خاله بابام رفت دستشویی حالا قبلش همه میگفتن و میخندیدن این بنده خدا ک رفت دستشویی همه ساکت شدن ،ساکت شدن جمع همانا و عذرمیخوام بادمعده دخترخاله همانا😂😂 جالبه گفتم بنده خدا همونجا موندگار شد دیدم نه خیلی شیک ومجلسی اومد نشست 😂 حالا ب خودت امیدوار شو
والا ما رفتیم خونه ی فامیلی مادر شوهرم رف دسشویی یهو در داد ما جاریا😆😨😨 دیگه هبچی نگفتیم قشنگ اومد نشست
شماها اگه دستشوییتون مثل مال ما تو آپارتمان بود چی کار میکردید؟!
دیگه دسشویی بودی دیگه اگ تو حیاط یت تو سالن بودی بد بود. دسشویی جای همین کاراست
بابا طبیعت بدنته ول کناا
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
