داداشم به قصد ازدواج با خانمی اشنا شد.
خانم اومدن خونمون.
بلند شد تموم خونمو انالیز کرد! تموم سرویسامونو باز کرد نگاه کرد رفت سر یخچالمون . همه جای خونه. مدام ازش پرسیدم چیزی میخاین؟؟!!
بی اجازه وسایل ارایش منو برداشت زد صورتش. لباسامونو پوشید!!
حالم ازش بهم خورد.
خداروشکر که وصلتشون نشد.