فقط بسپاربه خدا
منم بودمگریه میکردم
حالا یه بارشاگرده فروشنده هه برای شیرین کاری تخت اومد جلوی ما زوم کرد رو دستای پسره من که مثلا این دزدی نکنه.ظاهر مام کاملا موجه.و باشخصیت بود اصلا انتظارشو نداشتیم.همسرم چونه پسررو گرفت گفت بچه من اراده کنم کل مغازرو یکجا با مول یه جیبم میخرم این جه کاریه..من حالم خیلی بد شد.پسرم هم فداش بشم واقعا حالش بد شد.منکه حلالشون نمیکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
