غم گرفته دوباره صدامو
نم زده باز هوای چشامو
نیستی و تکیه دادم به دیوار دوباره
بعد تو پا میذارم تو رویا
با خیال تو هر شب همینجام
اشک چشمام تمومی نداره، نداره
صدای خش خش برگ و پاییز و بارون
باز خیال تو با قلب داغون
نیستی و خیره میشم به عکس دوتامون
کاش میشد دستاتو قرض میکردم
باز کنارم تو رو فرض میکردم
تا خود صبح قدم میزدیم تو خیابون
لعنت به حسی که نذاشته هیچ کسی به جات بیاد
یکی که تا همیشه پشتته تو سختیا
همون که پا گذاشتی رو دلش که از غمت پُره
لعنت به کل خاطراتمون که با تو داشتم و
به من که زندگیمو پای تو گذاشتم و
همون که روز و شب رو اسم تو قسم میخوره
حق من نیست چشاتو نبینم