سلام دوستای خوبم . مشکلی که مطرح می کنم در واقع مشکلی هست که خواهر و شوهر خواهرم گرفتارش هستن ...موضوع اینه که اونا یه پسر 17 ساله دارن که وقتی برای اولین بار دوست دختر گرفت دوست دخترش دختر خوبی نبود...اینه که افتاده تو خط س.ک.س و خیلی آتیشش روشنه ... دختره اس ام اس های تحریک کننده می فرستاد .... اینم می رفت خونه شون ...نمی دونم تا کجاها باهاش پیش رفت بود که رابطه شون به هم خورد ... به هر دلیل ...
حالا با یکی دیگه دوست شده..اون یکی خواهرم نصیحتش که کرده گفته با یه کسی دوس شو که تو روبالا ببره... گفته : نه من می خوام دوست دخترم لاشی باشه (متاسفم)
خلاصه الان با یکی دیگه دوس شده و می رفت خونه شون که شوهر خواهرم زنگ زده و به طور ناشناس به مادر دختره هشدار داده ...از اون ورم اون یکی خواهرم به عنوان بسیج محله رفته با مادره صحبت کرده که وقتی خونه نیست حواسش به دختره باشه ....
حالا اخواهر زاده ام گیر داده که چرا شماها از خونه بیرون نمی رین ؟
بابا با مامان نمی رین بیرون ؟
آبجی چرا با مامان نمی رین هیات ؟
خلاصه مترصد فرصتی تا دختره رو بیاره خونه ..
خواهرم داره دیوونه میشه ...دو میلیون هزینه کرده که این آموزشگاه بره که کنکور قبول شه . ولی این توی یه باغ دیگه اس اصلن ...خواهرم هی داره قرص آرامبخش و ضد دلشوره می خوره .من بیشتر نگران خواهرم هستم ...داره مثل شمع آب میشه ...
من گفتم تو غذاش کافور بریز
نمی دونم پیشنهاد خوبی بوده یا نه
شما چی به ذهنتون می رسه ؟