2737
2734

خانما واقعا ازتون راهنمایی میخوام موندم چیکارکنم هفت ساله عروسی کردیم    ولی تابحال بچه دار نشدیم، شوهرم مرد خوبیه ولی دیگه نمیکشم این زندگی رو،تو این هفت سال خونوادش خیلی اذیتم کردن  تحمل کردم ولی دیگه نمیتونم شوهرم هیچ وقت جلوی اونانتونسته ازم دفاع کنه ، میخوام جداشم و برم یه کشور یگه پزشکی ادامه بدم دیگه خودم باشم..و به فکر خودم باشم.

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

از شوهرت بخواه با هم بريد اگه دوستش داري اگه نيومد بگو تنها ميرم ببين چي ميگه

زيركانه ترين راه براي تسلط بر هر جامعه اي تحقير و محدود كردن زنان آن جامعه است زيرا زنان أسير هرگز قادر نخواهند بود إنسانها آگاه و آزادي خواه پرورش دهند!

سلام گلم منم دقيقا و دقيقا و دقيقا وضع شمارو دارم به عشق پزشكي كنكور دادم ولي علوم ازمايشگاهي قبول شدم الان كه درسم تموم شده و ٥ سالم هست عروسي كردم ولي انقدر اذيتم كردن كه خواستن جدا شم ولي از اونجايي كه خانوادم طلاقو بد ميدونن پشتم نيستن و محبورم به ادامه دادن ولي امسال عزمم رو جزم كردم براي درس و دوباره ميخوام كنكور بدم و پزشكي بخونم به پاي چي بسوزم ؟؟؟؟؟ به پاي كي اذيت و ازار شم ؟ اروم اروم دارم ميخونم و روزي ك مستقل سم جدا ميشم و لااقل پرستيژ اجتماعيم جاي خانوادم ازم حمايت مكنه

بشین سبک سنگین کن ، خوبی ها و بدی های همسرت رو بنویس، مهاجرت و جا افتادن توی کشور غریبه هم به همین راحتی نیست، سخته اما نشد نداره، چند سالته؟

فقط 17 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مامانِ مانی ❤️ و فندق‌ کوچولو♥️
2740

نمیتونید از ۹!نواده اش دور شید یا قطع رابطه کنید? شو۸رتو تهدیدبه جدایی کن شاید به رگ غیرتش برخورد مانع دخالتشون شد۰ اگرم امیدی نداری و فکر میکنی زندگی بهتری در انتظارته بهتره زودتر تکلیفتو معلوم کنی۰ البته اینیه نظره و برای عملی کردن باید خیلی چیزارو در نظر گرفت

 یا رادَّ ما قَدْ فاتَ : عمر های به سر آمده، روزهای گذشته، خون‌های ریخته، عشق‌های گم شده، آبروهای رفته، بغض‌های شکسته، اشک‌های چکیده، و آب‌های از جوی رفته را تو باز می‌گردانی ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ ها!

منم تو شرايط تقريبا مشابه هستم البته با شوهرم مشكل خاصي ندارم اما حس ميكنم دارم عمرمو اينجا حروم ميكنم واسه آينده پسرمم نگرانم ميخوام براي ادامه تحصيل از ايران برم شوهرمم حرفي نداره اما ميگه من نميتونم كارمو ول كنم ميام بهتون سر ميزنم شما هم مياين خيلي دو دلم يه دلم ميگه برم يه دلمم پيش شوهرم 

زيركانه ترين راه براي تسلط بر هر جامعه اي تحقير و محدود كردن زنان آن جامعه است زيرا زنان أسير هرگز قادر نخواهند بود إنسانها آگاه و آزادي خواه پرورش دهند!
منم تو شرايط تقريبا مشابه هستم البته با شوهرم مشكل خاصي ندارم اما حس ميكنم دارم عمرمو اينجا حروم ميك ...

برو عزيزم هم خودت هم پسرت بهترين اينده رو خواهين داشت ، گاهي ادم بايد به خودش فكر كنه فقط 

29 سالمه، همسرم کارمنده نمیاد ولی وقتی فک میکنم میبینم با اینکه دوسش دارم ولی دلم میخواد به ارزوهام برسم ، تا اینکه حرفها ودروغهای مادرشوهر وخواهرشوهرو تحمل کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز