خوبی از خودتونه گلم
همینش منو میسوزونه
حالا مامان من به یتیمی ماها رو بزرگ کرده
خونواده کم جمعیتی هستیم و مامانم جوون و امروزیه
هر کی میبینتش عاشقش میشه از بس شوخ هست
داداشم خودش این خانوم رو انتخاب کرد
مطلقه بود و با یه بچه دختر کوچیک
اولش راضی نبودیم ولی نذاشتیم زن داداشم بفهمه راضی به ازدواج نیستیم
وقتی عروسمون شد خیلیها به مامانم غر زدن
که برا تک پسرت عروس بهتر میگرفتی
مامانم خیلی ازش دفاع کرد و حتی خالم باهامون قهر کرد سر جواب دادن مامانم بهشون که گفته بود دخالت نکنید
مامانم دختر زن داداشم رو خیلی دوست داره ..
و حتی الان از نوه خودش بیشتر بهش میرسه
ولی امان از قسمت شوم مامانم تو زندگیش....
داداشم هم مثل جادو شده ها شده محبتش خیلی کم شده...