فدات عزیزم
ب خدا قسم تعریف نمیکنم
ولی بیش از حد تصور براش خوبیم هم من هم مادرم
یعنی مادرم ی خوراکی داشته باشه نصفش رو برا اون میزاره
من برم خونه مامانم زنگ میزنه اونم بیاد
دادش کوچیکم خوراکی بخره یا کادو برا من
حتما برا اونم میگیره
مامانم میرعه خونش آشغال های خونش رو میاره بیرون میگهوتو نبر
خودش همیشه میگه من شانس آوردم از مادر شوهر و خواهر شوهر
اونم بامحبت خدایی
بیرون رفتنی مدام برا پسرم خوراکی میخره
مدام قربون صدقه پسرم میرعه
جوری که پسرم مدام تو خونه از زن داییش میگه
تو پارک ک میریم خانم ها گفتن عروستون خیلی از شماها تعریف کردن
انشالله ک اتفاقی نیوفته ک بینمون خراب بشه