2777
2789
منم خواهرام 168 ولی من 160..خداا😭

تو اینم شانس نیاوردیم

بیا بشکن در این خونه رو اما به دلم دست نزن،منه دیوونه رو با غرورت بیا پس نزن،دلم آتیشه ولی حالیشه بزن از شراب این دل تو حاله این مست نزن....
گفتم بهشون ولی واقعا براتون بگم چه جوری دل منو شکستن باورتون نمیشه

بابا بیخیال جاریم قدش 150 ست.چند بار بهش گفتن اونم گفت همینه که هست.شوهرم راضیه.خوشم اومد از برخوردش.

زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودش هم قد منه ولی اون عریضه

اره خواهرشوهر من دوسانت بلندتر ولی هیکلش دوبرابر منه قیافه هم نگم برات.ولی قدمن به نظرش کوتاه بود.پدرشوهرم به من میگفت یک مترو نیم میشی؟!!!

تازه از حبس برگشتم🕵️‍♂️
اره خواهرشوهر من دوسانت بلندتر ولی هیکلش دوبرابر منه قیافه هم نگم برات.ولی قدمن به نظرش کوتاه بود.پد ...

فقط نباید ناراحت شی با اعتماد به نفس جوابشونو بده.بعدشم قدت خوبه 

زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
گفتم بهشون ولی واقعا براتون بگم چه جوری دل منو شکستن باورتون نمیشه

عزیزم،اونا وقتی اومدن خواستگاری باید چشمای کورشونو باز میکردن،چه بیشعورن بعضیا

در انتظار مادر شدن... بالاخره مادر شدم.خداروشکر😍
فقط نباید ناراحت شی با اعتماد به نفس جوابشونو بده.بعدشم قدت خوبه 

ممنون.بهشون گفتم .الان شوهرم میگفت چندروز پیش خونشون بودیم گفته بود عروسم همه چی تمومه از پسرم سره ولی به یه زبان دیگه که من نفهمم.

تازه از حبس برگشتم🕵️‍♂️
کسی رو دیدین قدش بلند شه؟

نه تو یکی از کانالا دیدم که یه پزشک خارجی با حرکات کششی باعث فاصله افتادن بیم مهرهای کمر و‌ گردن و بلند شدن قد چند نفر شده بود! تو سایتها بگردی پیدا میکنی

از نامه های شاملو به آیدا:  آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم،  بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...
نه تو یکی از کانالا دیدم که یه پزشک خارجی با حرکات کششی باعث فاصله افتادن بیم مهرهای کمر و‌ گرد ...

جالبه

در انتظار مادر شدن... بالاخره مادر شدم.خداروشکر😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792