بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یازده سال کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که بارداریا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
منم سیکلم 28 روزه می ترسم بی بی چک بزارم امروز 29 سیکلمه گفتم تافردا صبر کنم درد پری میاد ومی ره حالت تهوع یکم دارم واینکه سمت چپ پهلو وتخمکم دردمبکنه کمردردم دارم یکم سینه هام دردمیکنه دهنمم بدمزه شوهرم میگه بی بی بزن می ترسم من هیچ وقت تاخیر نداشتم همیشه28 یا27 میشدم
یازده سال کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که بارداریا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
منم سیکلم 28 روزه می ترسم بی بی چک بزارم امروز 29 سیکلمه گفتم تافردا صبر کنم درد پری میاد ومی ره حال ...
عزیزم تو که میخوای چرا می ترسی بزن انشالله که هستی.احتمالا هستی سینه منم شدید درد گرفته بود بعد حتی گاهی اوقات لک های قوه ای مانند ولی کم میومد آنقدر خوشحال بودم فکر میکردم دارم پریود میشم که با کمال ناباوری زدم بی بی چک مثبت شد اونم به چه پررنگی
من پریودم منظمه همیشه می ترسم دردسینه زیاد ندارم کمه کمردرد وحالت تهوع دهنم تلخه
یازده سال کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که بارداریا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن