آره، دقیقا
اون مادر توو ذهن خودش از پسرش دفاع کرده چون به نظرش (نمیگم درست یا غلط) این خانم عروس خوبی نبوده پس مهریه بی مهریه که پسفردا خواست طلاق بده پسرش گیر نباشه
ی جورایی غرایز مادری رو دنبال کرده
استارتر هم پذیرفته و حس دوست داشتنش بهش غالب شده
واقعا نمیشه به مادره ایراد گرفت چون منفعت پسرش و خونواده رو در نظر گرفته و خواسته خودش رو پیش برده
استارتر یا نباید قبول میکرد یا وقتی قبول کرده باید بپذیره وارد چه خونواده ای شده و زرنگ باشه از پس خودش بر بیاد