بعد طلاقم اذیتم میکرد گفتم نکن وگرن مبرم خونه اجاره میکنم میرم از اینجا گفت اگ بری خودم اولین نفر میگم شب با کسی خوابیدی من اهلش نیستم بخدا
از تهمت میترسم اینم یکسره تهمت میزنه داداشمو انقدر تحریک کرده کتکم بزنم علنی گفته مامان گفته این بمیره سهم ارثشو میدم بتو گفت خداکنه زودتر بمیری
دلیل همه دشمنی تو خونمون مامانمه
خودش فقط از ی مغازه ک بنامشه داره ماهی ۲۵تومن میگیره ولی ی لباس نو نمیخره کم غذا میخوره مسافرت نمیره خسیسه جمع کرده واس داداشم آپارتمان و ماشین خریده باز تحریک میکنه ک ببین من چ خوبم فلانی بده (ینی من)منو اینجوری ب کتک میده باز میگ اگ داداشم ازدواج کنه زنش مهریه میگیره پس نمیزاره اون ازدواج کنه الان ۲۹سالشه
مشاوره رفتم گفت نترس بزار تهمت بزنه مهم نیس ولی ی خانم دوسال قبل تو همینجا بهم گفت واس اینک دهان مادرتو ببندی دانشگاه قبول بشو بزن شهر دیگ یا شهر دیگ کار پیدا کن یا استخدامی
گفت اینجوری تهمت نمیزنه دیگ
منم الان تو فکرم دفاع پایان نامم میفته فروردین اردیبهشت سال دیگ میتونم طرح برم عمدا بزنم شهر دیگ
ب بهانه طرح ک برم همونجا موندگار بشم
الان من مشهدم میتونم گلبهار بزنم ک اسمم زودتر دربیاد چون شهرای کوچکتر سریعتر نوبت طرح میدن یا برم شهر دورتر ولی بزرگ