سلام
راستش الان خیلی عصبانیم و ممکنه لحن حرف زدنم زیاد جالب نباشه
من آدمی هستم که صد خودمو واسه هیچکسی نمیزارم
و من یه غلطی که کردم این بود که صد خودمو برای دوستم گذاشتم
من آدمی هستم که اگر خلوت خودم رو نداشته باشم ، به معنای واقعی روانی میشم
شدیدا درونگرام
اما دوستم از من توقع داره ۲۴ ساعت در اختیارش باشم و باهاش حرف بزنم و منم نمیتونم
عین دارکوب روزی یکبار میگه که خیلی سرد شدی و خیلی تغییر کردی و...
یکبار بگه ، دوبار بگه
آدمم خر که نیستم ، میفهمم لازم نیست هر روز بگه
خودش میدونه من صد خودمو واسش گذاشتم
و منم وقتی یکی هزار بار یه حرفی رو بهم بزنه به بالاترین درصد عصبانیتم میرسم
خود دوستم میدونه من نمیتونم عصبانیتم رو کنترل کنم و وقتی عصبانی بشم ، هیچکسی رو نمیشناسم
حس میکنم هر روز روی مخ من میره تا عصبیم کنه
چی بهش بگم تا عین دارکوب صدبار یک حرفیو بهم نزنه