داداشم و من تو يه روز امتحان داديم البته دو جاي مختلف.
خيليم ادعاش ميشد كه رانندگيش عاااليه
در حدي كه بابام شبا منو ميبرد تمرين اين ميگفت من جلو ميشينم يادش ميدم
بعد اون اول امتحان داد افسر انداختتش
من همون بار اول قبول شدم وقتي به بابام زنگ زدم گفتم قبول شدم بابام از ذوقش يه جعبه شيريني گرفت به مغازه هاي اطراف داد يه جعبه هم اورد خونه 😂😂😂😂